ازدواج موقت ، متعه یا نکاح منقطع که به صیغه نیز معروف است، نوعی ازدواج در مذهب شیعه است که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی با مهریه ای معلوم، بین زن و مرد بسته میشود و با پایان آن رابطه زوجیت خود به خود منقضی میشود.
ازدواج در ایران دو نوع دارد ازدواج دائم و ازدواج منقطع که آن را متعه و نکاح (ازدواج) موقت نیز میگویند.
در جامعه حاضر ایران قالبا نسبت به صیغه دیدگاه بدی داریم و بعضا ازدواج موقت را برابر با کار خلاف شرع میدانیم .
ازدواج موقت از نیازهاى ضرورى جامعه اسلامى است که متأسفانه بنا به دلایل فرهنگى و آمادگى لازم در جامعه، تاکنون نتوانسته است جایگاه قانونى خود را بیابد.
در مادهی 1075 قانون مدنی ایران ازدواج موقت به رسمیت شناخته شده است، شرایط و ارکان اساسی ازدواج موقت عبارت اند از شرایط صحت نکاح دائم به اضافهی تعیین مدت مشخص و تعیین مهر معین برای زن.
موانع ازدواج موقت نیز همان موانع ازدواج و عقد دائم هستند.
با استناد به ماده ۱۰۶۲ قانون مدنی متن صیغه موقت اینگونه تعریف شده است: «نکاح برقرار می شود به ایجاب و قبول به الفاظی که به صراحت دلالت بر قصد ازدواج نماید».
این ماده قانونی به صراحت و روشنی ضرورت استفاده از لفظ در نکاح را مورد تاکید قرار داده است. به همین ترتیب نمی توان عقد نکاح اعم از دائم و موقت را بدون خواندن صیغه عقد منعقد نمود.
متن صیغه موقت عبارتی عربی است:« زَوَّجتُکَ نَفسِی فِی المُدَّۀِ المَعلُومَۀِ، عَلَی المَهرِالمَعلُوم » و مرد بلافاصله میگوید: «قَبِلتُ التَّزویجَ»
ترجمه فارسی متن فوق به این صورت است که خود را به عقد تو درآوردم برای مدت معلوم و با مهریه معلوم.
بعضی از علما بر این باورند که برای درستی نکاح می بایست همین عبارت خوانده شود تا عقد درست باشد. اما به نظر بعضی دیگر تنها ترجمه فارسی کافی است. قانون مدنی پا را فراتر گذاشته و تاکید داشته صرف بیان لفظ کافی است و لازم نیست عین متن صیغه نیز خوانده شود. با این وجود این عبارت و ترجمه فارسی آن شامل همه ارکان عقد میباشد و توصیه می شود که براساس عرف عمل شود.
شرایط صیغه موقت
در اسلام ازدواج چه دائم باشد و چه موقت حتماً باید با رضایت طرفین (زن و مرد) باشد.
در ازدواج موقت نوشتن و شاهد گرفتن لازم نیست و فقط رضایت طرفین و خواندن صیغه کافی است.
خود زن و مرد میتوانند صیغه عقد موقت را بخوانند. ابتدا مدت عقد (از یک ساعت تا چند سال) و میزان مهر (مثلاً از هزار تومان تا …) را معین کنند و بعد صیغه عقد را بخوانند. در ادامه دقیقتر به این موضوع پرداخته ایم.
زن در زمان اجرای عقد موقت، نباید در نکاح کس دیگری باشد ( همسر شخص دیگری نباشد )
دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است؛ یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد اگر بخواهد شوهر کند چنانچه باکره باشد باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد.
زنی که باکره نباشد در صورتی که بکارتش به وسیله شوهر کردن از بین رفته باشد اجازه پدر و جد لازم نیست.
شخصی که صیغه را می خواند باید بالغ و عاقل باشد.
زن زمانی که می خواهد به عقد مردی در آید، اگر قبلا در عقد دیگری بوده و طلاق گرفته یا مدت عقد موقت به سر آمده، مدت عده خود را نیز گذرانده باشد.
زن زمانی که در عقد دیگری بوده، با مردی که قصد دارد در آینده با او ازدواج کند، زنا نکرده باشد؛ زیرا اگر مرد زنا با زن شوهردار انجام دهد برای همیشه آن زن بر او حرام می شود.
عقد موقت طلاق ندارد بلکه جدا شدن زن و مرد بواسطه تمام شدن مدت عقد و یا بخشیدن مدت (مرد باقیمانده زمان عقد را به زن میبخشد) میباشد.
در ازدواج موقت ارث وجود ندارد. بنابر این با فوت هر یک از طرفین، طرف مقابل از او ارثی نمیبرد. البته اگر صیغه منجر به تولد فرزند شود آن فرزند از پدر و مادر خود ارثمیبرد.
حدود لذت جنسی در ازدواج موقت زن و مردی که با هم ازدواج کرده اند در دوران عقد موقت دو طرف می توانند از یک دیگر همانند دوران عقد دائم لذت ببرند مگر آن که زن در عقد شرط کند که شوهر با او نزدیکى نکند، در این صورت عقد و شرط او صحیح است و شوهر فقط مىتواند لذت هاى دیگر از او ببرد، ولى اگر بعداً به نزدیکى راضى شود، شوهر مىتواند با او نزدیکى نماید.
مهریهباید به گونه ای باشد که ارزش مالی داشته و مقدار آن هم کاملا مشخص باشد. مثلا اگر می گویند مهریه یک جلد کلام الله مجید باشد، یا این قرآن کریم را همان موقع نشان دهند که معلوم شود چه قرآنی منظور است و یا این که قیمت آن را مشخص کنند و بگویند: مهریه، یک جلد کلام الله مجید باشد، به قیمت (مثلا) 10 هزار تومان.
در شرایط ازدواج موقت باید مقدار وقت و مقدار مهر تعیین شده باشد و بدون آن باطل است.
به محض این که عقد خوانده شد مرد مهریه را مدیون است واگر مرد مدّت صیغه را ببخشد، چنان چه با او نزدیکى کرده، باید تمام چیزى را که قرار گذاشته به او بدهد و اگر نزدیکى نکرده باید نصف آن را بدهد.
اگر مقدار مهریه در عقد موقت مشخص شد و مرد بنا به دلایلی قصد پرداخت آن را نداشته باشد عقد آنها صحیح است، ولی مهر را باید بدهد، و اگر نپردازد، کار حرام کرده و شرعاً مدیون و بدهکار است و مثل کسی است که مال دیگری را غصب کرده یا تصرف کرده است.
شوهر در هچی شرایطی نمی تواند از اصل پرداخت مهریه امتناع ورزد، مگر آن که زن مهر خود را ببخشد.