اگر شخصی به دیگری برای انجام امور مورد نظرش وکالت دهد تا به جای او و برای او اقدام کند، در حقیقت حق توکیل را تفویض کرده تا وکیل بتواند آنچه به او وکالت داده شده است را به دیگری وکالت دهد. در اینجا است که مفهومی با نام حق توکیل به غیر مطرح می شود. در ادامه به جزئیات بیشتر در این زمینه خواهیم پرداخت.
به طور کلی مطابق با قانون حق توکیل به غیر به معنای آن است که یک شخص حق توکیل دارد و می تواند این حق را به هر شخص دیگری اعطا کند. بر این اساس یک وکیل می تواند در مواردی که تشخیص می دهد، وکالت را به شخص ثالثی که وکیل باشد اعطا کرده و آن وکیل می تواند با این اختیارات در جلسات دادگاه شرکت کرده و از موکل خود دفاع کند. همچنین قابل ذکر است که حق توکیل به غیر قابلیت عزل دارد.
عقد وکالت به منظور انجام کاری به نمایندگی دیگری دارای سه رکن اساسی می باشد:
بر این اساس با توجه به اینکه اثر اصلی قرارداد وکالت اعطای نمایندگی و نیابت است، اقدامات انجام شده از سوی وکیل به منزله اقدامات انجام شده از سوی موکل است. به عبارت دیگر، در این میان وکیل نقش واسطه را ایفا می کند؛ گویی تمامی کارهای انجام شده توسط وکیل را خود موکل انجام داده است. به عنوان مثال، هنگامی که یک نفر برای طرح دعوا در دادگاه به شخص دیگری وکالت میدهد، در این حالت اقداماتی که وکیل در دادگاه انجام می دهد به منزله اقدامات موکل است و تمامی آثار این اقدامات خواه مثبت و خواه منفی، او را تحت تأثیر قرار میدهد.
حق توکیل به غیر انواع مختلفی داشته و تنها شامل وکیل نمی شود، بلکه در موضوعات دیگر نیز به کار گرفته می شود. به عنوان مثال بسیاری در امور قراردادهای ساخت و ساز از حق توکیل به غیر استفاده می کنند. در ادامه به جزئیات بیشتر در این زمینه خواهیم پرداخت.
طبق ماده ۶۷۲ وکیل نمی تواند وکالت موکل را به شخص و یا وکیل دیگری اعطا کند مگر اینکه دلیلی دال بر چنین توکیلی ارائه دهد که مطابق آن موکل به صراحت به وکیل خود حق توکیل به غیر داده باشد. همچنین بر اساس ماده 673 قانون مدنی در صورتی که اولین وکیل اقدام به استخدام وکیلی دیگر نماید و اجازه وکیل در توکیل را از موکل خود نداشته باشد، در صورت بروز هرگونه مشکل یا خسارت، موکل اصلی می تواند برای جبران خسارت از هر دوی آنها شکایت کرده و برای هر دو اعاده دعوی کند تا خسارات وارده بر وی به طور کامل جبران گشته و رضایت دهد.
لازم به ذکر است که حق توکیل برای وکیل امری استثنایی محسوب می شود و لازم است تا خود شخص وکیل اقدام به رسیدگی بر امور تعیین شده نماید. بر همین اساس وکیل وظیفه دارد تا در صورتی که به امور تعیین شده توانایی رسیدگی ندارد در کمال روشنی اقدام به دریافت حق توکیل از موکل خود کند تا به امور محول شده رسیدگی شود.