به طور کلی مطابق با قانون حق توکیل به غیر به معنای آن است که یک شخص حق توکیل دارد و می تواند این حق را به هر شخص دیگری اعطا کند. بر این اساس یک وکیل می تواند در مواردی که تشخیص می دهد، وکالت را به شخص ثالثی که وکیل باشد اعطا کرده و آن وکیل می تواند با این اختیارات در جلسات دادگاه شرکت کرده و از موکل خود دفاع کند. همچنین قابل ذکر است که حق توکیل به غیر قابلیت عزل دارد.
عقد وکالت به منظور انجام کاری به نمایندگی دیگری دارای سه رکن اساسی می باشد:
بر این اساس با توجه به اینکه اثر اصلی قرارداد وکالت اعطای نمایندگی و نیابت است، اقدامات انجام شده از سوی وکیل به منزله اقدامات انجام شده از سوی موکل است. به عبارت دیگر، در این میان وکیل نقش واسطه را ایفا می کند؛ گویی تمامی کارهای انجام شده توسط وکیل را خود موکل انجام داده است. به عنوان مثال، هنگامی که یک نفر برای طرح دعوا در دادگاه به شخص دیگری وکالت میدهد، در این حالت اقداماتی که وکیل در دادگاه انجام می دهد به منزله اقدامات موکل است و تمامی آثار این اقدامات خواه مثبت و خواه منفی، او را تحت تأثیر قرار میدهد.
در نظام حقوقی ایران، عقد وکالت و توکیل به عنوان یکی از عقود جایز شناخته میشود که بر اساس اعطای نمایندگی و نیابت، موجبات انجام امور حقوقی از طرف موکل را فراهم مینماید. این عقد از سه رکن اصلی تشکیل شده است:
۱. موکل (وکالتدهنده):
بر اساس ماده ۶۵۶ قانون مدنی، موکل شخصی است که جهت انجام امور حقوقی و اداری خود، اختیار نمایندگی یا نیابت را به شخص دیگری (وکیل) اعطا میکند. به عبارت دیگر، موکل با اعطای وکالت، موجبات آن را فراهم میآورد که اقدامات انجامشده توسط وکیل از نظر حقوقی همانند اقدامات وی تلقی شود.
۲. موضوع وکالت:
موضوع وکالت به اموری اشاره دارد که موکل جهت انجام آنها، اختیار نمایندگی را به وکیل میدهد. این امور میتواند شامل امور مالی، اداری یا حقوقی باشد که در چهارچوب اختیارات مندرج در وکالتنامه قرار دارند.
۳. وکیل:
وکیل شخصی است که با دریافت وکالت از موکل، در حد و حدود اختیارات مندرج در وکالتنامه، اقدامات لازم را به نمایندگی از موکل انجام میدهد. از آنجایی که اصل و اساسی عقد وکالت اعطای نمایندگی و نیابت است، کلیه اقدامات انجامشده توسط وکیل به منزله اقدامات انجامشده توسط موکل تلقی میشود؛ به گونهای که گویی خود موکل آن اقدامات را انجام داده است.در صورت اعطای حق توکیل، اقدامات انجامشده توسط وکیل دوم نیز از همان حیثیت حقوقی به عنوان اقدامات موکل محسوب میشوند.از آنجایی که عقد وکالت از عقود جایز است، موکل مجاز است در هر زمان نسبت به عزل وکیل اقدام نماید؛ مگر آنکه وکالت به صورت بلاعزل تنظیم شده باشد. در این صورت، عزل وکیل تنها با برآورده شدن شرایط خاص و مستثنی امکانپذیر است.
حق توکیل به غیر انواع مختلفی داشته و تنها شامل وکیل نمی شود، بلکه در موضوعات دیگر نیز به کار گرفته می شود. به عنوان مثال بسیاری در امور قراردادهای ساخت و ساز از حق توکیل به غیر استفاده می کنند. در ادامه به جزئیات بیشتر در این زمینه خواهیم پرداخت.
در نظام حقوقی ایران، کلیه تعهدات و الزامات مرتبط با عقد وکالت، از جمله اختیار وکیل در توکیل به غیر، باید بهطور دقیق در متن وکالتنامه تصریح گردد. حق توکیل به غیر بدین معناست که موکل به وکیل خود این اختیار را میدهد که یا مستقیماً اقدام به انجام موضوع وکالت نماید یا آن را به شخص دیگری واگذار کند. نظر به اهمیت این مسئله، در ادامه به بررسی انواع حق توکیل به غیر و نکات حقوقی آن پرداخته میشود.
یکی از رایجترین موارد اعمال حق توکیل به غیر، در خریدوفروش املاک و خودرو مشاهده میشود. برای مثال، در وکالتنامه فروش ملک، ممکن است به وکیل اجازه داده شود که خود مستقیماً معامله را انجام دهد یا شخص دیگری را به نمایندگی از موکل برای این امر منصوب کند. در این شرایط، وکیل نخست اختیار دارد که موضوع قرارداد را اجرا کند، اما چنانچه در وکالتنامه تصریح شده باشد، میتواند وکیل دیگری را نیز برای انجام معامله تعیین کند.
در برخی از امور اداری و کاری، افراد بهمنظور سهولت در انجام امور خود، به شخصی دیگر وکالت اعطا میکنند. در اینگونه وکالتنامهها، اگر حق توکیل به غیر صراحتاً قید شده باشد، وکیل میتواند به شخص ثالثی نیز برای انجام امور مربوطه وکالت دهد.
در وکالتنامههای طلاق، ممکن است زوجه از جانب زوج وکالت در طلاق دریافت کند. اگر در متن وکالت، حق توکیل به غیر درج شده باشد، زوجه میتواند به فرد دیگری (مثلاً یک وکیل دادگستری) وکالت دهد تا مراحل قانونی طلاق را از طرف او پیگیری کند. در غیر این صورت، زوجه موظف است شخصاً اقدام به انجام فرآیند طلاق نماید.
طبق ماده ۶۷۲ وکیل نمی تواند وکالت موکل را به شخص و یا وکیل دیگری اعطا کند مگر اینکه دلیلی دال بر چنین توکیلی ارائه دهد که مطابق آن موکل به صراحت به وکیل خود حق توکیل به غیر داده باشد. همچنین بر اساس ماده 673 قانون مدنی در صورتی که اولین وکیل اقدام به استخدام وکیلی دیگر نماید و اجازه وکیل در توکیل را از موکل خود نداشته باشد، در صورت بروز هرگونه مشکل یا خسارت، موکل اصلی می تواند برای جبران خسارت از هر دوی آنها شکایت کرده و برای هر دو اعاده دعوی کند تا خسارات وارده بر وی به طور کامل جبران گشته و رضایت دهد.
لازم به ذکر است که حق توکیل برای وکیل امری استثنایی محسوب می شود و لازم است تا خود شخص وکیل اقدام به رسیدگی بر امور تعیین شده نماید. بر همین اساس وکیل وظیفه دارد تا در صورتی که به امور تعیین شده توانایی رسیدگی ندارد در کمال روشنی اقدام به دریافت حق توکیل از موکل خود کند تا به امور محول شده رسیدگی شود.
با توجه به اهمیت حق توکیل به غیر در معاملات و قراردادها، پیشنهاد میشود پیش از تنظیم وکالتنامه، با وکلای متخصص در این حوزه مشورت نمایید تا از بروز مشکلات حقوقی در آینده جلوگیری شود.
در دنیای پیچیده روابط حقوقی، افراد به دلایل مختلف مانند مشغله، نداشتن تخصص کافی یا سایر موانع، ممکن است نیاز داشته باشند که امور حقوقی خود را به شخص دیگری واگذار کنند. در این شرایط، وکیل بهعنوان نماینده قانونی فرد (موکل)، وظایف و اختیارات مشخصی را برعهده میگیرد. اما این تفویض اختیار تا چه حد گسترده است؟ وکیل چه اقداماتی را میتواند انجام دهد و چه محدودیتهایی بر وی اعمال میشود؟ در ادامه به بررسی دقیق اختیارات وکیل و چارچوب مسئولیتهای او میپردازیم.
اختیارات وکیل شامل مجموعه اقداماتی است که وی بر اساس توافق با موکل خود، حق انجام آنها را دارد. این اختیارات ممکن است:
به همین دلیل، تنظیم دقیق وکالتنامه، تأثیر مستقیمی بر اختیارات وکیل خواهد داشت.
با وجود تفویض اختیار به وکیل، اصل بر این است که اختیارات وی محدود به موارد مندرج در وکالتنامه و قوانین موضوعه است. در نتیجه، وکیل نمیتواند خارج از حدود تعیینشده در وکالتنامه و قانون، اقدامی انجام دهد. برخی از مهمترین محدودیتهای اختیارات وکیل عبارتند از:
اقدامات خارج از موضوع وکالت
وکیل صرفاً میتواند اقداماتی را انجام دهد که در وکالتنامه تصریح شده است. انجام هرگونه اقدامی خارج از موضوع وکالت، بدون مجوز صریح موکل، غیرمجاز و فاقد اثر قانونی خواهد بود.
انجام اقدامات خلاف قانون
حتی اگر موکل به وکیل خود اجازه انجام کاری را بدهد، چنانچه آن اقدام برخلاف قوانین موضوعه کشور باشد، وکیل مجاز به اجرای آن نخواهد بود. در صورت انجام چنین اقدامی، وکیل مسئولیت کیفری و مدنی خواهد داشت.
ممنوعیت اقدامات به ضرر موکل
وکیل موظف است با رعایت مصلحت موکل و در چارچوب منافع وی عمل کند. هرگونه اقدامی که به زیان موکل باشد، تخلف محسوب شده و در برخی موارد ممکن است موجب مسئولیت حقوقی وکیل گردد.
.عدم امکان توکیل به غیر (مگر با اجازه صریح)
بر اساس قانون، وکیل نمیتواند اختیارات خود را به شخص دیگری تفویض کند، مگر آنکه در وکالتنامه، حق توکیل به غیر به وی اعطا شده باشد. در غیر این صورت، واگذاری وکالت به فرد دیگر، فاقد وجاهت قانونی خواهد بود.
همچنین بخوانید:
زنا با زن شوهردار چه حکمی دارد ؟ تعریف زنا از نظر اسلام و قانون چیست ؟